آسمان آبی

داستان کوتاه

آسمان آبی

داستان کوتاه

چقدر خوبه که تو هستی

چقد خوبه که تو هستی
چقد خوبه تو رو دارم 

چقد خوبه که از چشمات
می تونم شعر بردارم  

تو که دلواپسم میشی
همه دلواپسیم میره
 

شاید این واسه تو زوده
یا شاید واسه من دیره

واست زوده بفهمی من
چرا آواره ی دردم
واسم دیره از این خلوت
به شهر عشق برگردم

واسم دیره پشیمون شم 

چه خوبه با تو شبگردی
واست زوده بفهمی که
چه کاری با خودت کردی

لا لا لا، لا لا لا
لا لا لا، لا لا لا

نه اینکه بی تو ممکن نیست
نه اینکه بی تو می میرم
به قدری مُسریه حالت
که دارم عشق می گیرم

همه دلشوره م از اینه
که عشق اندازه ی آهه
تو جوری عاشقی کن که
نفهمم عشق کوتاهه


واست زوده بفهمی من
چرا آواره ی دردم 

واسم دیره از این خلوت
به شهر عشق برگردم

واسم دیره پشیمون شم
چه خوبه با تو شبگردی
واست زوده بفهمی که
چه کاری با خودت کردی 


احسان خواجه امیری ترانه مسری از آلبوم یه خاطره از فردا

نظرات 2 + ارسال نظر
فانی ورلد سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 11:40 http://fuwo.blogsky.com

خنده رو هر که نیست از ما نیست

نارسیس چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 08:52 http://20000p.blogfa.com

سلام دوست گلم
وبت رو دوست دارم
بیشتر مطالبش آشناست»
قربون تو کپی پیس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد